طرح پانزی در یک جمله: فریب افراد غیر مطلع از حوزه سایبری با وعده دریافت سود فوق العاده در ازای سرمایه گذاری کوتاه مدت
چارلز پانزی (۳ مارس ۱۸۸۲- ۱۵ ژانویه ۱۹۴۹) کلاهبردار ایتالیایی در ایالات متحده و کانادا بود. او بخاطر جرایم مالی مرتکب شده با بدنامی به شهرت رسید.
چارلز پانزی بیش از هزار سرمایه گذار را در دهه ۲۰ میلادی فریب داد. روش کار او به صورت بود که به افرادی که آگاهی کمی داشتن وعده سود ۵۰ درصدی در کمتر از ۹۰ روز به ازای سرمایه گذاری در کوپن بین المللی رو میداد.
در اون زمان ارزش این کوپنها در سایر کشورهای خارجی کمتر از میزانی بود که پانزی در کشور خود مبادله میکرد. مردم زود باور و ساده لوح که میزان سود ۵۰ درصدی که چارلز وعده داده بود رو باور کرده بودن، در این طرح او سرمایه گذاری میکردن.
پانزی نیز برای اینکه افراد بیشتری رو جذب کنه و مردم قول او رو باور کنن؛ از وجوهی که به دست آورده بود در عرض ۴۵ روز سود کلانی رو به چند نفر از سرمایه گذاران پرداخت کرد و همین کار او باعث قابل اعتمادتر و باورپذیرتر شدن طرح اون شد به طوریکه در عرض چند ماه موفق شد ۲۰ میلیون دلار جمع آوری کنه؛ او حتی رکورد ۱ میلیون دلار در ۳ ساعت رو هم داره.
“طرح پانزی” به نام خود او نامگذاری شده. پس از اجرای یک طرح سرمایه گذاری بسیار سودآور و گسترده، طرح پانزی به این دلیل که پس از مدتی نتونست وجوه سرمایه گذاران رو پرداخت کنه، متلاشی شد و پانزی در اون زمان مقدار تقریبی ۷ تا ۱۵ میلیون ضرر کرد و باعث ورشکستگی ۶ بانک شد.
در آن زمان دولت او رو در ۱۲ آگوست ۱۹۲۰ دستگیر کرد و به اتهام ۸۶ فقره کلاهبرداری از طریق پست (ارسال نامه الکترونیکی) متهم شد. وی با داشتن تقریبی ۷ میلیون دلار، به جرم کلاهبرداری از طریق پست (ارسال نامه الکترونیکی) اعتراف کرد و پس از آن ۱۴ سال رو در زندان گذراند.
پانزی پس از مدتی تونست با وثیقه آزاد بشه. او پس از آزادی اقدام به راه اندازی اتحادیه چارپون لند در فلوریدا کرد و در اون املاک و مستغلات زیر آب رو میفروخت. وی در همان زمان مجدد توسط مقامات دستگیر شد و در نهایت در سال ۱۹۳۴ آزاد شد.
برنامههای طرح پانزی مبتنی بر خدمات مدیریت سرمایه گذاری متقلبانه است؛ در این طرح اساساً فرد یا شرکت کلاهبردار به افراد ناآگاه وعده میدن که در ازای سرمایه گذاری، سود با بازده بالایی به اونها تعلق میگیره.
در این طرح سود افراد قبلی با وجوه ورودی که سرمایه گذاران بعدی در طرح اونها سرمایه گذاری میکنن، پرداخت میشه. شخصی که این نوع تقلب رو سازماندهی میکنه، کنترل کل عملیات رو بر عهده داره.
اونها صرفاً وجوه رو از مشتری به مشتری دیگه منتقل میکنن و از هرگونه فعالیت واقعی سرمایه گذاری چشم پوشی میکنن. در نهایت این طرح به دلیل اشباع شدن و نبود سرمایه گذار جدید نابود و فرد کلاهبردار با مقدار زیادی پول متواری یا دستگیر میشه.
به عنوان مثال توجه کنید که فرد X یک شرکت رو به منظور سرمایه گذاری به ما معرفی میکنه که در اون شرکت به افراد مشتاق به سرمایه گذاری در ازای مبلغ n تومان، ۳۰ درصد سود در یک بازه زمانی معین (مثلاً هر ۴۵ روز یکبار) به همراه پول اولیه پرداخت میشه.
هنگامی که ما در این شرکت سرمایه گذاری میکنیم، این شرکت ۴۵ روز زمان دارد تا قبل از کامل شدن دوره ۴۵ روزه ۲ فرد دیگه رو ترغیب به سرمایه گذاری کنه و حال اون شرکت با استفاده از پولی که از اون دو فرد گرفته، اصل پول ما به همراه سودش رو پرداخت میکنه.
بدون شک این خوش قولی شرکت، ما رو تشویق و ترغیب به سرمایه گذاری مجدد پولمون میکنه، زیرا علاوه بر پول اصلیمون بدون هیچ زحمتی ۳۰ درصد سود نیز در زمانی کوتاه به دست آوردیم و خب “خدا بده برکت”؛ بنابراین ما غافل از اینکه درگیر یک طرح پانزی شدیم، مجدد تن به سرمایه گذاری مقدار پول اولیهمون خواهیم داد و حتی اون رو به افراد دیگه نیز معرفی میکنیم.
حال مجری طرح پانزی با جذب افراد جدید و دریافت پول از اونها، وعدهاش به سرمایه گذاران قدیمیتر رو (که ما باشیم) عملی کرده و اصل پول به همراه سود رو به ما پرداخت میکنه و ما تشویق به سرمایه گذاری مجدد، این بار با مبالغ بیشتر میشیم.
با گذشت زمان و صحبت کردن سرمایه گذاران قدیمی در مورد موفقیتشون، افراد بیشتری به سمت الگوی کلاهبرداری پانزی کشیده میشن و مجری طرح دیگه بدون هیچ زحمت و تبلیغی، قربانیان بیشتری رو به دست میاره. (ما به عنوان سرمایه گذار قدیمی علاوه بر ضرری که متحمل خواهیم شد؛ بازوی تبلیغاتی مجری طرح پانزی هم میشیم. اینجاست که باید گفت: خود کرده را تدبیر نیست)
این ماجرای استفاده از سرمایه گذار قدیم برای تبلیغ و جذب سرمایه گذار جدید، تا اونجا پیش میره که مجری پانزی پس از رسیدن به حد اشباع و جمع آوری مبلغ قابل توجهی پول، متواری میشه.
این طرح ها فقط تازمانی که تعداد سرمایه گذاران در افزایش باشن میتونن سود ثابت داشته باشن.
معروفترین طرح پانزی در تاریخ اخیر و بزرگترین کلاهبرداری سرمایه گذاران در ایالات متحده مربوط به بیش از یک دهه گذشته است که توسط Bernard Madoff صورت گرفت. او وجوه سرمایه گذاران در Bernard L. Madoff Investments Securities LLC رو کلاهبرداری کرد. مدوف شبکه بزرگی از سرمایه گذاران رو ایجاد کرد که از اون پول جمع میکرد و تقریباً سرمایه ۵۰۰۰ مشتری خود رو در یک حساب جمع آوری میکرد.
او در واقع هیچ وقت سرمایه گذاری نکرد و وقتی بحران مالی سال ۲۰۰۸ رو به رو شد، دیگه نتونست تقلب رو حفظ کنه. SEC ارزش کل خسارت وارد شده به سرمایه گذاران در اون زمان رو در حدود ۶۵ میلیارد دلار ارزیابی میکنه. این جنجال باعث ایجاد دورهای در اواخر سال ۲۰۰۸ شد که به عنوان دوره شیدای پانزی (Mania Ponzi) شناخته میشه، که در اون نهادهای نظارتی و متخصصان سرمایه گذاری در جستجوی سایر طرحهای پانزی بودن.
چرخه کار تمامی طرحهای پانزی مشابه یکدیگره و همگی یک روند مشخص رو دنبال میکنن و فقط میتونن در نحوه عملکرد کمی متفاوت باشن. به بیان دیگه هسته اصلی تمامی این طرحها یکیه و تفاوت اونها در ظاهر و نوع ادعاهای برنامهریزان طرحه.
چرخه اصلی تمامی طرحهای پانزی به صورت زیره:
تبلیغات کاذب در شبکههای اجتماعی، سایتها و… شروع راه جذب در طرح پانزیه. این افراد ابتدا از راه تبلیغات چند نفر رو جذب سیستم میکنن و همین شروع راه برای جذب سرمایههای بیشتره. همچنین برخی افراد در اجرای این طرح از روشهای بازاریابی نیز استفاده میکنن، به این صورت که به سرمایه گذاران قدیمی خود وعده میدن که با معرفی هر عضو جدید به سیستم سود بیشتری به اونها داده خواهد شد.
در طرح پانزی سود افراد سرمایه گذار به طور منظم به همراه سرمایه اولیه به منظور جلب اعتماد سرمایه گذاران برای سرمایه گذاریهای بعدی و جذب افراد جدید، واریز میشه. سودهای واریزی برای سرمایه گذاران قدیمی تر همگی از پول افراد جدیدی که اقدام به سرمایه گذاری میکنن، واریز میشن و تا به اشباع رسیدن این چرخه به همین روال ادامه داره.
حالا در این مرحله که سیستم تونست اعتماد افراد زیادی رو جلب کنه؛ موج عظیمی از سرمایه وارد سیستم میشه. سرمایه گذاران قدیمیتر نیز روز به روز پول بیشتری رو سرمایه گذاری میکنن تا جایی که برخی از این افراد اقدام به گرفتن وام، قرض، فروش خانه و اتومبیل و… می کنن. همچنین افراد زیادی از این سرمایه گذاران قدیمی از دوستان و آشنایان خود نیز برای سرمایه گذاری در این طرح دعوت میکنن.
مرحله ۱ تا ۳ به طور متوالی تا زمانی که دیگه هیچ سرمایه گذار جدیدی وجود نداشته باشه و یا مقدار قابل توجهی پول جمع شده باشه، ادامه پیدا میکنه و در اون زمان برنامه ریز طرح پانزی، پولها رو برداشته و ناپدید میشه.
در ادامه میتونیم با روشهایی آشنا بشیم که میتونن از درگیر طرح پانزی شدنمون جلوگیری کنن.
فراموش نکنیم اصل مهم در هر سرمایه گذاری ریسکه. وقتی طرف مقابل ما در یک سرمایه گذاری اطمینان ۱۰۰ درصدی سود میده، جایزه که شک کنیم.
اولین نشونه برای تشخیص طرح پانزی وعده سودهای تضمینی با مبالغ نجومیه؛ بنابراین هرجا که با وعده سوددهی با درصدهای بسیار بالا روبرو شدیم، باید اولین جرقه برای پانزی بودن طرح در ذهنمون زده بشه و به اون طرح شک کنیم. منظور از سود نجومی حتماً درصدهای ۵۰ درصد به بالا نیست، بلکه هر مقداری حتی ۱۰ درصد سود تضمینی هم بسیار مشکوکه.
بنابراین هرگاه با پیشنهاد سودهای بالا روبرو شدیم از خودمون بپرسیم که چطور میشه بدون هیچ ریسکی، چنین سودی رو تضمین داد؟
عموما در این نوع طرح (پانزی)، ما نمیتونیم اطلاعات دقیق و چندان زیادی درباره تیم یا فرد گرداننده مجموعه به دست بیاریم؛ هیچ شرکت ثبتی و معتبری وجود نداره و اگه چیزی هم وجود داشته باشه با اسم یا اسامی مستعار و تقلبیه؛ چون اساس کار این طرح ناشناس موندنه.
شفاف نبودن نوع فعالیت، یکی دیگه از نشونههای پانزی بودنه؛ شرکت و اشخاصی که این طرح رو برنامهریزی میکنن و وعده سودهای نجومی و تضمینی رو میدن، هیچ وقت به کاربران (که ما باشیم) نمیگن که چگونه بدون هیچ ریسکی و کاملاً تضمینی به اونها سود پرداخت میکنن. برخی از اونا ادعا میکنن که پول کاربران رو در بازارهای سرمایه نظیر بورس و استخراج ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری می کنن، اما هیچ گاه نمیگن که چطور و از چه راهی این کار رو انجام میدن که از ریسک نوسانات قیمت، سختی استخراج و سایر عوامل تاثیرگذار در بازارهای مالی در امان هستن.
این طرح ها معمولاً آدرس و شماره تلفنهای معتبری از خود در دسترس افراد قرار نمیدن و یا یک دفتر کار ساختگی رو برای مدتی کوتاه ایجاد میکنن و بعد از جلب اعتماد افراد اونجا رو رها میکنن.
واکنش کاربران: ای دل غافل! جا تره و بچه نیست…
راه دیگه تشخیص این طرح اینه که برنامه ریز طرح سعی میکنه تا پول رو از طریق درگاههای غیرقانونی یا به وسیله ارزهای دیجیتال دریافت کنه، تا امکان رهگیری اون برای پلیس وجود نداشته باشه یا مشکل باشه.
این طرحها هیچ گاه امکان اخذ مجوزهای قانونی رو ندارن؛ اما این نکته رو نیز نباید فراموش کنیم که گاهی اوقات افراد برنامه ریز این طرحها به قدری حرفه ای عمل میکنن که مقامات قانون گذار رو هم فریب میدن یا با باندسازی و روشهای دیگه اقدام به جعل یا اخذ مجوز میکنن.